مارپیچ سیاه
مولف: علیرضا بهنام
قطع: رقعی
تعداد صفحات: ٥٥
چاپ اول :سال ٩٩


مارپیچ سیاه دومین مجموعه داستانی است که از علیرضا بهنام (شاعر_نویسنده_پژوهشگر ادبی)
مشتمل بر هشت داستان کوتاه که در فاصله بین سال های ۹۲ تا ۹۸ نوشته و منتشر شده است
داستانهای مجموعه مارپیچ سیاه طیف گستردهای از دغدغه های اجتماعی این سالهای نویسنده در بعد مفهومی را نمایش میدهند. از مساله مهاجرت تا مشکلات زندگی طبقه متوسط و از آزادی بیان تا موقعیت انسان معاصر در میانه بحران. همه این مقولات به علاوه گوشه هایی از زندگی این سالهای انسان ایرانی مضامین داستانهای این کتاب را تشکیل می دهند.
درباره جان مایه و فضای داستانی این مجموعه در این داستانها تکیه روایت بر ایجاد بینامتنیت با متنهای دیگر است. حال این متنها میتوانند هر چیزی باشند. از تبلیغ یک محصول صنعتی متنی درباره نظریه مجموعه ها.
آنچه در این مجموعه بهنام مهم بوده تغییر ارزش روایی پاره های داستانی با وارد شدن اطلاعات جدید فرامتنی است.
از آنجا که داستان نوشتن برای نویسنده فعالیتی جنبی محسوب میشود معمولا سعی میکند در هر کتاب شکل تازهای از مواجهه با روایت را دنبال کند
در بخشی از یک داستان این مجموعه میخوانیم:
آوازهخان فریاد بلندی میکند و حفرهای که روی صندوق بزرگ است را باز میکند و به درون آن میخزد در حالی که جنازه ناجی را دنبال خود میکشد. زندانیان در حالی که دیوانهوار آواز میخوانند به دنبال او میروند گویی آنها خود را از دنیا به بیرون پرت میکنند. وقتی که آخرین محکوم از نظر ما اپدید شد در چعبه بسته میشود، سکونی ناگهانی حکمفرما میشود پس از آن لحظهای از پشت جعبه دود سیاه غلیظی به صورت مارپیچ به هوا میرود.